بر اساس میزان هوش معنوی انسان قادر است به کارها و فعالیت هایش معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن بر معنای عملکردش آگاه شود و دریابد که کدام یک از اعمالش از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگی بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازد (یانگ[1]، 2007). انگیزش یک فرایند زنجیرهای است که با احساس نیاز یا احساس کمبود و محرومیت شروع می شود ، سپس خواست را به دنبال می آورد و موجب تنش و کنش بسوی هدفی می شود که محصول آن، رفتار نیل به هدف است. توالی این فرایند ممکن است منجر به ی نیاز شود. بنابراین انگیزه های کار موجب تشویق و تحریک فرد به انجام یک کار یا رفتار می شود در حالی که انگیزش یک خواست کلی را منعکس می نماید. در این فصل، به توضیح مفاهیم نظری تحقیق حاضر پرداخته میشود. در ابتدا مطالبی درباره هوش معنوی و انگیزه ی کاری همچون تاریخچه، دیدگاه نظریه پردازان، مدل ها، تعاریف، مفاهیم، پیشینه بررسی این متغیرها و نیز روابط آنها با یکدیگر بیان می شود. بعد از آن به ذکر مواردی از تحقیقات انجام شده درباره موضوع تحقیق حاضر، به ترتیب در خارج و داخل از کشور پرداخته میشود. و در پایان فصل، یک نتیجهگیری کلی از نتایج تحقیقات انجام شده صورت میگیرد.
از هوش تعریف واحدی به دست نیامده و صاحب نظران مختلف آن را به گونه های متفاوتی تعریف کرده اند. نمی توان تعریف مشخصی از هوش به دست آورد که مورد توافق همه روانشناسان وابسته به رویکردهای مختلف باشد. با این حال عناصری از هوش وجود دارند که مورد توافق غالب پژوهشگران است. گیج و برلاینر[2] (1992) این عناصر را در سه دسته تقسیم کرده ا ند؛
Yang.[1]
[2]. Gage&Berliner
شناسایی رابطه بین هوش معنوی با انگیزه کاری دبیران در مدارس دولتی متوسطه دوره دوم شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1393-1392.
درباره این سایت